In order to view this page you need Flash Player 9+ support!
طامه شهدای
__20150218_1374427237.jpg
http://tame.ir/images/joomgallery/originals/__1/_2_62/___258/__20150218_1374427237.jpg
__20150218_2061821922.jpg
http://tame.ir/images/joomgallery/originals/__1/_2_62/___258/__20150218_2061821922.jpg
__20150218_1384863904.jpg
http://tame.ir/images/joomgallery/originals/__1/_2_62/___258/__20150218_1384863904.jpg
__20150218_1259363609.jpg
http://tame.ir/images/joomgallery/originals/__1/_2_62/___258/__20150218_1259363609.jpg
__20150218_1431531075.jpg
http://tame.ir/images/joomgallery/originals/__1/_2_62/___258/__20150218_1431531075.jpg
__20150218_1660891360.jpg
http://tame.ir/images/joomgallery/originals/__1/_2_62/___258/__20150218_1660891360.jpg
__20150218_1214070544.jpg
http://tame.ir/images/joomgallery/originals/__1/_2_62/___258/__20150218_1214070544.jpg
__20150218_1830332112.jpg
http://tame.ir/images/joomgallery/originals/__1/_2_62/___258/__20150218_1830332112.jpg
_____20150215_1626456324.jpg
http://tame.ir/images/joomgallery/originals/__1/_2_62/___258/_____20150215_1626456324.jpg
__20150218_1516412588.jpg
http://tame.ir/images/joomgallery/originals/__1/_2_62/___258/__20150218_1516412588.jpg
__20150218_1278228773.jpg
http://tame.ir/images/joomgallery/originals/__1/_2_62/___258/__20150218_1278228773.jpg
__20150218_1091849156.jpg
http://tame.ir/images/joomgallery/originals/__1/_2_62/___258/__20150218_1091849156.jpg
__20150218_2023862640.jpg
http://tame.ir/images/joomgallery/originals/__1/_2_62/___258/__20150218_2023862640.jpg
__20150218_1822671411.jpg
http://tame.ir/images/joomgallery/originals/__1/_2_62/___258/__20150218_1822671411.jpg
__20150218_1162911343.jpg
http://tame.ir/images/joomgallery/originals/__1/_2_62/___258/__20150218_1162911343.jpg
__20150218_1853900225.jpg
http://tame.ir/images/joomgallery/originals/__1/_2_62/___258/__20150218_1853900225.jpg
__20150218_1602028271.jpg
http://tame.ir/images/joomgallery/originals/__1/_2_62/___258/__20150218_1602028271.jpg
__20150218_1698123161.jpg
http://tame.ir/images/joomgallery/originals/__1/_2_62/___258/__20150218_1698123161.jpg
گفت شخصی وضع من درهم شد
خانه ام چون مجلس ماتم شده
خسته گشتم دیگر از این زندگی
پشتم از بار گرانی خم شده
منزل من گشته چون بیت الحزن
خداوند عدو پاشيد از هم آشيانم را
غم مرگ عزيزم سوخت مغز استخوانم را
در اين تاريكي شب سوز دل را مي كنم پنهان
مبادا آنكه دشمن بشنود آه فغانم را
بدست خود گلم را مي كنم در خاك پنهانش
بخاك قبر او گويم غم و درد نهانم را
نه تنها بود همسر بلكه او بد ياور و يارم
چسان در زير گل پنهان كنم يار جوانم را
فرخنده شبي ز گلشن آل رسول
بشكفت گلي ز دامن پاك بتول
از روز ازل مصائب دنيا را
در راه مقدس حسين كرد قبول
جز فاطمه دختر رسول الله
نامد بجهان زني چو زنيب والله
حاج اقا رضائی ضمن خسته نباشید درصورت تمایل در باره تعزیه و تعزیه خوانی در طامه بفرمائید
ضمن تشکر از شما زمانیکه ما بچه بودیم عشق و علاقه به تعزیه زیاد بود من نیز خیلی علاقه داشتم تعزیه خوان
های حر فه ای به طامه می آمدند کسب شان بود در طامه خانه می گرفتند و می ماندند و تعزیه می خواندند و
هزینه تعزیه خوانی را در وسط تعزیه خوانی طلب می کردند و تا زمانیکه یک تومان جمع می شد به تعزیه ادامه
می دادند
یک نفر به نام سید اسداالله اصفهانی خیلی قد بلند و خوش صدا بودوقتی دم مسجد جامع تعزیه می خواند صدای
ان درسو برر شنیده می شد
من علاقه خیلی زیاد به تعزیه خوانی داشتم و در ان زمان بچه خوان تعزیه بودم طفلان مسلم و دختران امام
حسین (ع) را می خواندم کم کم زمان رضا شاه سخت گیری شد و تعزیه خوانی تقریبا ممنوع بود ولی در روستا ها
تعزیه می خواندند ولی مامورین جلو گیری می کردند وکم کم ادامه پیدا کرد در باغستان ملا خان علی ودر اوشته
ملا علی اصغر و پسرانش و اینها با هم در جهار تا حسینیه (باعستان –شهر –سرشک –اوشته)تعزیه می خواندند
کم کم رونق تعزیه خوانی زیاد شد ولی باز می رفتند پهلو فرماندار و تعهد می دادندیک تعزیه که فقط یک بار من بچه
بودم در طامه خواند شد به نام وداع شهربانو این تعزیه را سید اسد االله اصفهانی خواند و من بچه بودم و نقش
حضرت سکینه را می خواندم ومن چادر را نگاه داشته بودم و رها نمی کردم من می گفتم مادر و برایم لا لائی می
خواند و چادر را به سر کرد و سوار بر اسب و رفت بله ان زمان من نقش حضرت علی اکبر و حضرت قاسم را می
خواندم بعد ها نقش مسلم –حر –ابوالفضل را می خواندم و اخرین تعزیه در مدرسه راهنمائی طامه نقش حر را
خواندم من همیشه شهادت خوانی می کر دم و مخالف نمی خواندم روز 21 ماه مبارک رمضان تعزیه شهادت حضرت
امام علی (ع) در مسجد جامع طامه خوانده شد اقای ایزدی آمد و گفت بخوانیم من نقش جوانمرد قصاب را خواندم و
خیلی تعزیه خوبی بود
حال که دیگه کهولت سن وضعیف شدم و خانه نشین و امسال ایام محرم یاری نکرد که در مراسم شرکت کنم و در
منزل بستری بود م ولی در منزل کتاب نوحه و مصیبت می خواندم
حاج اقا رضائی اگر امکان دارد یکی از اشعاری که سروده اید برای ما قرائت نمائید
بنده اشعار زیادی سروده ام در باره معصومین و همچنین در باره جنگ
خوب
کاش بودم همچو مرغی تا به کویت می پریدم
کاش بودم قطره ای باران به پایت می چکیدم
کاش بودم اختری در آسمان شهر عشقت
تا که از اوج فلک بر وصل کویت می رسیدم
کاش بودم همچو یک پروانه گرد شمع رویت
گر پرم می سوخت با تن گرد رویت می خزیدم
کاش بودم از کبوتر های دور بارگاهت
در طواف کعبه ات بر اسمان پر می کشیدم
کاش بودم زره ای از خاک اطراف حریمت
تا که صوت دلنواز زائرین را می شنیدم
کاش بودم خشتی از ایوان و از صحن و سرایت
تا ز عطر تربتت جنت بود امال و امیدم
کاش بودم وقت یاری خواستن در کربلایت
تا به خون خویش در پای رکابت می تپید م
کاش سودائی میان جان و وصلت بودتا من
جان همی می دادم و وصل تو را من می خریدم
اخر ای معبود از وصلت رضائی را رضاء کن
روسیا هم من ز وصل خویش بنما رو سفیدم
حاج عباسعلی رضائی طامه
گفت شخصی وضع من درهم شد
خانه ام چون مجلس ماتم شده
خسته گشتم دیگر از این زندگی
پشتم از بار گرانی خم شده
منزل من گشته چون بیت الحزن
مونسم غم ناله ام همدم شده
از خوراکاتم اگر پرسی بدان
گاه حرص و جوش و گاهی غم شده
جای مرغ و ماهی و گوشت و پلو
سیب زمینی پخته و شلغم شده
قیمت هر جنس روز افزون بود
وزن من هر روز قدری کم شده
گفتم از رحمت گشاید حق دری
ای دریغا قفل در محکم شده
بس که در صفها ستادم روی پا
واریس پاهام چنان دیلم شده
با تشکر از خانم موسوی نوه حاج اقا رضائی ( ارسال اشعار)
صفحه 2 از 5
هر که در این سرا درآید نانش دهید و از ایمانش مپرسید چه آنکس که به درگاه باریتعالی به جان ارزد البته بر خوان بوالحسن به نان ارزد
شیخ ابوالحسن خرقامی
سامانه پیام کوتاه هیئت حضرت ابوالفضل طامه ایهای مقیم مرکز
10009354932092
باقابلیت دریافت و ارسال پیام